GHASEDAK

عناوین یادداشت‌ها

  • نکته چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1390 01:13
    گاهی در زندگی دلتان به قدری برای کسی تنگ می شود که می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید و آرزوهای خود در آغوش بگیرید There are moments in life when you miss someone So much that you just want to pick them from Your dreams and hug them for real وقتی در شادی بسته می شود، در دیگری باز می شود ولی معمولاً آنقدر به...
  • آخرین منجی چهارشنبه 1 دی‌ماه سال 1389 23:16
    بنام خدا آخرین منجی در جهانی زندگی می کنم که هر روز معماهای گمراه کننده زیادی بر روی زمین ریسیده می شود و با زور و در حال پیچ و تاب و قیل وقال فراوان در شکلی دقیق و غیرمنتظره همچون یک بشقاب پرنده ،در پس نور ضعیف و مه گرفته شروع به رشد کردن میکند و هر بار بازنده ایی ،تلو تلو خوران از این بازی بیرون می آید. افراد شرور و...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 03:17
    If You Forget Me I want you to know one thing: You know how this is: if I look at the crystal moon, at the red branch of the slow autumn at my window, if I touch near the fire the impalpable ash or the wrinkled body of the log, everything carries me to you, as if everything that exists, aromas, light, metals, were...
  • poem یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 03:11
    I am alone in the world, and yet not alone enough I am alone in the world, and yet not alone enough to make each hour holy. I am lowly in this world, and yet not lowly enough for me to be just a thing to you, dark and shrewd. I want my will and I want to go with my will as it moves towards action. And I want, in those...
  • سلام دوباره سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 15:20
    سلام من اومدم دوباره خیلی وقته که چیزی ننوشتم
  • چای شنبه 4 مهر‌ماه سال 1388 11:24
    دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای کیسه ای است هول هولکی و دمدستی. این دوستیها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات رارفع نمی کنند.این چای خوردنها دل آدمرا باز نمی کند خاطره نمی شود فقط از سراجبار می خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمیکنی. دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجیاست. پر از رنگ و بو. این دوستی ها...
  • نمی دونم سه‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1388 09:54
    بهت دل می بندم و تکیه می کنم اما وقتی برمی گردم می بینم نیستی و پشتمو خالی کردی نمی دونم چرا این کارو می کنی چرا همش چشمامو گریون می کنی دل منو پرخون می کنی با هرچی شاد می شم اونو ازم می گیری نمی دونم
  • چه میکنه این عشق؟؟؟؟؟ یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1388 13:44
    عشق یعنی . . . عشق یعنی مستی و دیوانگی عشق یعنی با جهان بیگانگی عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی سر به دار آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی در جهان رسوا شدن عشق یعنی مست و بی پروا شدن عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن *********************** عشق یعنی انتظار و انتظار عشق...
  • می خوام برم خارجه یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1388 13:42
    بالاخره این دعوت نامه ویزا اومد. خیلی خوشحال شدم اینو میگن یه کادوی عید خوب از طرف خدا.
  • فرشته یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1388 13:36
    دلم گرفته فرشته نجات... گاهی که دلم به اندازهء تمام غروبها می گیرد چشمهایم را فراموش می کنم اما دریغ که گریهء دستانم نیز مرا به تو نمی رساند من از تراکم سیاه ابرها می ترسم و هیچ کس مهربانتر از گنجشکهای کوچک کوچه های کودکی ام نیست و کسی دلهره های بزرگ قلب کوچکم را نمی شناسد و یا کابوسهای شبانه ام را نمی داند با این همه...
  • بع بعی جمعه 20 شهریور‌ماه سال 1388 14:59
    این عکس خیلی بانمکه دوسش دارم آدمو یاد خیلی چیزا میندازه مگه نه؟؟؟
  • تو می دانی سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 10:40
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 خدایا جز تو کسی شایسته عشق ورزیدن نیست جز تو کسی لایق پرستیدن نیست جز تو کسی آماده محبت کردن نیست جز تو کسی خریدار اشکهایم نیست جز تو کسی دوستار من نیست جز تو کسی چشم به راه من نیست جز تو کسی بی قرار روزگارم نیست جز تو کسی نگران قدمهای مانده در راهم...
  • نقاشی های من (رنگ و روغن) دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 23:07
  • عکس جمعه 23 مرداد‌ماه سال 1388 18:31
    سلام به همه یکی بگه چه جوری میشه تو وب لاگ عکس گذاشت. دکمه درج عکسو می زنم آدرس اینترنتی می خواد نمی دونم چکار کنم
  • اتل متل جمعه 23 مرداد‌ماه سال 1388 13:36
    اتل متل ستاره گلم دوسم نداره نه اس ام اس نه یک زنگ دلم شده تنگ تنگ اتل متل آسمون من بد و تو مهربون تومثل گل من از گل من زشت زشت تو خوشگل اتل متل یه خورشید کی از دلت منو چید این همه دوری از من کی این روزا رو می دید اتل متل خدافظ خوندم تو فال حافظ نگات شده سرد سرد جدایی پر پرم کرد...
  • خوب نیست دوشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1388 16:32
    همیشه می گن به کسی که دوسش داری محبت کن و بهش بگو دوسش داری ولی به نظر من گفتن دوست دارم به کسی ممکنه واسش زیادی باشه و فکر کنه دیگه از آسمون افناده و برات کلاس بیخود بذاره یجورایی مثل اینه که داری ازش محبت گدایی می کنی هیشکی توی این دنیا شاید لیاقت اینو نداره که بخوای زیاد تحویلش بگیری و بهش محبت کنی
  • خنده سه‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1388 10:13
    آدما خنده هاشون همیشه از دل خوشی نیست ، گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست ، گاهی دل اینقدر تنگ میشه که گریه هم کم میاره ، یه جمله ی ساده گاهی چقدر واست غم میاره آموخته ام : مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد ، همه ی ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
  • فراموشی چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 17:36
    چقد زود آدما فراموش می شن این انصاف نیست
  • پذیرش سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 12:19
    سلام به همه کی میدونه چه طوری میشه از دانشگاه های سویس پذیرش گرفت؟
  • آقای رایانه یا خانوم رایانه سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 12:05
    جلسه پیش به بچه ها گفته بودم رایانه خانومه یا آقاس؟ امیر حسین که از همه کوچیکتر می گفت آقا بید خانوم گفتم واسه چی می گفت خب معلومه آقاها فقط می تونن همه کارارو انجام بدن
  • معلم چهارشنبه 10 تیر‌ماه سال 1388 16:31
    ۳ جلسه می شه که به بچه های ۷ تا ۱۲ ساله رایانه درس میدم.از این بابت هم خیلی خوشحال هستم. بچه ها دنیای شادی دارند و وقتی ادم با هاشونه گذشت زمانو حس نمی کنه به عبارتی من ۹ تا بچه دارم یکی شون خیلی بانمکه کاراش اواین بار که دیدمش می گفت خانوم فقط به من بازی با رایانه رو یاد بدینا البته یه کم بلد بازی کنم و لی بابا نمی...
  • خدا رحم کنه سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1388 13:42
    خدا به همه ما رحم کنه فقط همینو می تونم بگم
  • حق با تو بود... چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1388 15:16
    حق با تو بود پنجره ای باز نمی شود این چشم سرخ محو تماشا نمی شود شبگرد کوچه های غزل جار می زند اینجا دوباره چلچله پیدا نمی شود طوفان عشق زورق غم شکسته است یعنی کسی دیگرمسافر دریا نمی شود بانوی کهکشان وفا گریه می کند زیرا نسیم ، قاصد گلها نمی شود افسوس میخورم که غزل واژه های عشق در کوچه باغ عاطفه نجوا نمی شود معنای...
  • بارون چهارشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1388 15:08
    لذت زیر بارون بودن اینه که کسی اشک هات رو نمی بینه
  • سال نو مبارک دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1388 12:51
    سال نو مبارک ۱۰۰ سال به این سالا باشه برا همه
  • دوست نداره جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 19:06
    هیشکی منو دوست نداره هیشکی
  • غریبه چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 15:33
    آدم بعضی وقتا تو جایی قرار می گیره که خیلی احساس غریبگی می کنه مثل اینه که میون آدمای چین ژاپنی باشه و اصلا نمی دونه چی می گن اون وقته که بغض گلوشو می گیره . این آدما این قد از خودشونو موقعیتشون نظر میدن حرف می زنن . انگار که از پشت نگاهشون هیچ کیو نمی بینن دوست ندارم اینجا باشم ولی الان هستم
  • آخرین منجی سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 12:50
    در جهانی زندگی می کنم که هر روز معماهای گمراه کننده زیادی بر روی زمین ریسیده می شود و با زور و در حال پیچ و تاب و قیل وقال فراوان در شکلی دقیق و غیرمنتظره همچون یک بشقاب پرنده ،در پس نور ضعیف و مه گرفته شروع به رشد کردن میکند و هر بار بازنده ایی ،تلو تلو خوران از این بازی بیرون می آید. افراد شرور و بدکار با ناخن های...
  • تعطیلات دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1387 14:41
    سلام به همه یه جند وقتی بود چیزی ننوشته بودم بعد از دفاع از پروژه فقط می خواستم استراحت کنم
  • انتظار چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 18:15
    انتظار آدمو می کشه